جدول جو
جدول جو

معنی یخ شیشه - جستجوی لغت در جدول جو

یخ شیشه
قندیل یخی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ / یِ یِ شَ / شِ)
زمین که هر سال کاشته شود. مزرعه که هر سال در آن کشت کنند. مقابل چندآیشی. یک آیشی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ سِ شی شَ / شِ)
خسی که در سبد بر اطراف اوساط شیشه ها گذارند تا با هم خورده شکسته نشوند. (آنندراج). خس و پنبه و خرده کاه که بین شیشه یا ظرفهای چینی گذارند که در صورت برخورد شیشه بهم یا ظرفهای چینی بهم شکسته نشوند:
خس شیشه ات گر مصلا شدی
ثواب نمازت دو بالا شدی.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ شَ / شِ)
مرغی سفید باشد که در ایام بهار در باغها فراوان می باشد. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا